اجتماعی

خوش به حال خودم که توی خونه کار می کنم!

توی نوشته های قبلی بیشتر از زاویه های منفی به جوانب آزادکاری نگاه کردم. اما این بار قصد دارم تا دل غیر آزاد کارها رو آب کنم! بارز ترین مزیت آزاد کاری همون طور که اسمش همراش هست و ممکن هست به ذهن همه خطور کنه همون مزیت آزادی و راحتی هست. از این باب که اختیار شما دست خودتون هست و رییسی مثل شرکت های سنتی بالای سر شما نیست. هر وقت که بخواین کار رو شروع میکنین و با هر نوع لباسی که بخواین می تونین بشینین و کار کنین.

داستان این نوشته ما به یکی از معضلات ادارات و شرکت های سنتی می پردازه که در اون عاملی باعث نارضایتی کارمندان میشه و در نهایت سبب اعتصاب و اعتراض شدید اون ها میشه و کل شرکت و روسای اون رو به مخاطره میندازه. یکی از این شرایط سیستم تهویه نا مناسب محل کار کارمندان داستان ما هست که در نهایت باعث خشم اون ها شده، تا جاییکه مدیر رو به شدت تحت فشار قرار داده و اون در برابر خواسته کارمندان مبنی بر اینکه باید یه فکری به حال سیستم تهوه بشه قرار میده. البته شاید این خواسته در برابر خواسته هایی همچون موارد مالی قابل چشمپوشی باشه ولی حرفی که این روایت داره حائز اهمیت هست. درحالی که ذهن خواننده در گیر اعتصاب کارمندان در داستان ما هست، جناب آزاد کار ما خوشحال و سر و حال توی خونش نشسته پشت میزش و از این بابت که آزاد کاری رها هست احساس خرسندی می کنه.

در حقیقت آزادی نعمتی هست که شاید در خیلی از موارد خواستنی ترین چیزی باشه که انسان اساسا بهش نیاز داره. ریشه تمایلات اکثر آزاد کار ها هم به این نوع کار در همین امر نهفته هست. اما باید گفت که وقتی مزه این آزادی زیر دهن آزاد کاری مزه کنه،  آزادکار به سختی خواهد تونست با شرایط جدید ( مثلا کار در شرکتی معتبر ولی با شیوه سنتی ) کنار بیاد و خیلی شرایط سخت میشه در ابتدای مهاجرت به شغل های سنتی. پس اگر میخاین نوع آزاد کاری رو برگزینین به این مواد به خوبی توجه داشته باشین:

  • جامعه ای که درش زندگی می کنین. بسیاری از آموزه های آزادکاری از اون طرف آب میاد که در جامعه ای پیشرفته تر از ما زندگی می کنن و ممکن هست بعضی از فرمول ها با شرایط شما سازگار نباشه.
  • شرایط فعلی شما. به این معنا که در چه رده ی سنی هستین و تعهدات شما چی هست؟ آیا متاهل هستین یا دانشجو؟ آیا برای تفریح این نوع کار رو دوست دارین یا نه واقعا برای این نوع کار ساخته شدین؟ به نظر بنده آزاد کاری در ایران در حال حاضر بیشتر به درد قشر مجرد و جوانی که تازه از تحصیل فارغ شده میخوره تا به این وسیله هم راه پیشرفت خودش رو باز کنه و هم تجربه خوبی کسب کنه و یک سابقه کاری پر بار به دنبال خودش یدک بکشه که موقع ورود به شغل های مهمتر شانس بیشتری رو برای خودش به وجود بیاره.
  • خستگی از کار فعلی دلیل خوبی برای آزاد کاری نیست. باید بگم که اگر جز دسته ای هستین که به هر دلیلی از کار فعلی ( مدل سنتی ) خسته شدین و قصد دارین به آزاد کاری روی بیارین تا حدودی در اشتباه هستین. آزاد کاری نیاز به این داره تا در موقعی مناسب صورت بگیره و شما باید منطقی تر به اون فکر کنید. تا جاییکه امکان داره آینده شغل فعلی و آزاد کاری رو بررسی کنید و از تجربیات دیگران به خوبی بهره بگیرید.

ولی خدایی کار توی خونه یه زمان هایی خیلی حال میده ها… ولی یه ضد حال هایی هم میزنه که… (;

خوش به حال خودم که توی خونه کار می کنم! بیشتر بخوانید »

مشتریان دست و دلباز

گاهی اوقات پیش میاد که به طور تصادفی یه مشتری دست و دلباز به پست افرادی مثل آزاد کار ها می خوره که خیلی لذت بخش هست. دیدن دست و دلبازی کار فرما خستگی رو از تن آزاد کار به در میکنه و اشتیاقش رو برای انجام کار دو چندان می کنه. اما خب بعضی وقت ها همین هیجان اولیه باعث میشه که فراموش کنیم کار چقدر زحمت داره و ممکن هست در حین کار خستگی کمی بهمون فشار بیاره.

قصه این بار آزاد کار ما ربط به همین موضوع داره. از قضای روزگار یه یه نویسنده دست و دلباز و خوش اشتها به پست این دوست ما خورده که ازش خواسته تمام نقطه های حروف i و j پیش نویس جزوه جدیدش رو برداره و با یه فونت دیگه جایگزین کنه. در عوض این کار هم پیشاپیش یک چک با مبلغ زیاد برای آزادکار ما کشیده که باعث شده این دوست ما خیلی خوشحال بشه.

بعضی از کارفرما ها هستن که انجام شدن کار به نحوه مطلوب براشون مهم هست و سر قیمت چونه نمیزنن. یه عده هم هستن که قدر کار رو میدونن و حاضرن بهاش رو پرداخت کنن. مثل خیلی از مشتری های بد قلق نیستن که میان و سفارش یه سایت پویای کامل رو میدن و با غرور و سخاوتمندی هم اعلام میکنن که حاضرن 40000 تومن رو به صورت قسطی بپردازن.

مشتریان دست و دلباز بیشتر بخوانید »

ای وای، باید هرچه زودتر شلوارم رو بپوشم!

یکی از مزایایی که آزاد کاری و بالاخص کار در خونه داره این هست که شما مجبور نیستید هر روز لباس های رسمی و بعضا غیر راحت بپوشین. میتونین با یک پیجامه یا همون لباسی که توی خونه باهاش راحت ترین بشینین و کارتون رو انجام بدین. خیلی راحت و آسوده میتونین لم بدین و به کارتون تمرکز کنین.

اما این یه طرف قضیه هست و مواقعی پیش میاد که این راحتی کمی باعث حالگیری میشه. شایع ترین نوع از این دست حالگیری ها وقتی هست که شما باید میزبان کسی باشید و ملاقاتش کنید. بدتر از اون این هست که این ملاقات کاری هم باشه و شما بخواین با زیر شلواری به ملاقات مشتری برین! اما جای تعجب نداره. این اتفاق واقعی هست و حتی برای خود من هم بارها پیش اومده. حتی همین الان که دارم برای شما می نویسم در حدود 45 دقیقه دیگه میزبان یک شاگرد خصوصی خواهم بود که باید حواسم باشه که به موقع لباس مناسبی بپوشم.

کامیک استریپی هم که امروز انتخاب کردم گویای همین مطلب هست. در بخش اول آزاد کار رو می بینیم که با خوشحالی و فراق بال داره از طرف مقابلش دعوت میکنه که بیاد پیشش. چند دقیقه ای میگذره و آزاد کار ما با پنجول های گربه خونگیش یهو حواسش به بندش و اینکه لباس مناسبی تنش نیست جلب میشه و با عجله و فریاد زنان میره که لباسی مناسب بپوشه.

پس اگه آزاد کار فراموشکاری هستین توصیه میکنم که توی خونه همیشه یه لباس مناسب بپوشین، مثلا کت و شلوار بپوشین ( lol).

ای وای، باید هرچه زودتر شلوارم رو بپوشم! بیشتر بخوانید »

قول میدم که دیگه کارجدیدی رو قبول نکنم!

این جمله ای هست که ممکن هست خیلی از آزاد کار ها از جمله خود من بارها به زبون آورده باشن. به دلیل حاشیه امنیت پایینی که بعضی اوقات از لحاظ داشتن مشتری و درآمد زایی گریبان آزاد کار ها رو می گیره، همیشه ترسی توی دل اونها هست که مبادا سفارش کاری جدیدی از جانب مشتری سر نرسه و با مشکلات مالی مواجه بشم. در واقع اکثر آزاد کارها برخلاف مدل های سنتی که در اون افراد از حقوق و مزایای ثابتی برخوردار هستند، نمی تونن اطمینان خاطری بابت کسب در آمد داشته باشن که همین امر برای اون ها استرس زا میشه و باعث میشه که همیشه تشنه دریافت سفارشی جدید باشن. همه آزاد کارها روزهایی رو تجربه کردن که هیچ سفارش قابل توجهی دریافت نکردن و در حسرتش موندن و پیش خودشون روزهای پررونقی رو تجسم کردن. اما دیری نمیگذره که یه دفعه سیل سفارشات از این ور و اون ور سرازیر میشه و آزادکار رو بر سر چند راهی قرار میده. خاطره تلخ گذشته و ترس از آینده باعث میشه که آزاد کار چند سفارش کار رو با هم قبول کنه و فشار مضاعفی رو بر دوش خودش چه از لحاظ روحی و چه از لحاظ جسمی تحمیل کنه که خود من بارها برام این حالت پیش اومده. البته چنین عواملی نباید باعث بشه که روحیه آزاد کاری از بین بره. چرا که نقاط قوت بسیاری هم در این حوضه نهفته هست که به مرور اون ها رو هم مطرح خواهم کرد.

داستان امروز کامیک استریپ ما هم درباره همین موضوع هست و قصد داره تا پریشان حالی آزادکارها رو در چنین حالاتی به تصویر بکشه. همون طور که مشخص هست در تصویر ابتدایی یک آزاد کار رو می بینیم که در حال گلایه کردن از شرایط هست و میگه “من دیگه نمیتونم پروژه های بیشتری رو قبول کنم. داغون شدم” . در قسمت بعدی دختری که مخاطب اون هست به اون متذکر میشه که ” تو قبلا هم این حرف رو زدی” و با کنایه ازش می پرسه که “امروز چند تا کار جدید گرفتی؟”

در نهایت در بخش آخر فرد آزاد کار با بی حوصلگی و خستگی میگه ” امروز سه تا کار جدید گرفتم، اما بعد از این قول میدم که دیگه کار جدیدی رو قبول نکنم” . این گفته که برای دختره تکراری و نخ نما شده اون ( دختره ) رو مجبور میکنه تا از سر دلسوزی هم که شده به آزاد کار بگه که “مجبورت میکنم کمی استراحت کنی…”

قول میدم که دیگه کارجدیدی رو قبول نکنم! بیشتر بخوانید »

Freelancer یا آزادکار یا چی؟

یکی از دغدغه های من، فعالیت در حوضه Freelancing و پیگیری مسائل مربوطش هست . به همین دلیل همیشه مایل بودم تا در این باب هم چیزهایی بنویسم. اما قبل از هر چیز باید بگم که توی معادل یابی و ترجمه این عبارت به فارسی مشکل داشتم و زمانی رو هم برای جستجو اختصاص دادم که نتیجه قابل توجهی دست گیرم نشد. اگر سری به واژه نامه های انگلیسی به فارسی بزنیم با چنین ترجمه ای برای عبارت Freelance یا Free Lance مواجه میشیم:

كار كردن بدون وابستگي بحزب يا جماعتي ، مفرد كار كردن ، نويسنده غير وابسته

ترجمه بالا تا حدودی منظور و مفهوم این عبارت رو مشخص می کنه. اما به اعتقاد من باید براش یه معادل فارسی که توی دهن به راحتی بچرخه پیدا کرد تابه راحتی بین فارسی زبان ها ازش استفاده بشه. چیزی که توی این چند وقت اخیر به عنوان معادل فارسی دائم به ذهن من میاد عبارت ” آزاد کار ” هست. به نظر من این عبارت بار کنندگی کار ( فاعلی) لازم به همراه کلمات کلیدی لازم رو در خودش داره. به همین دلیل تا زمانی که با عبارتی بهتر مواجه بشم از آزادکار به عنوان معادل Freelancer استفاده خواهم کرد. از دوستان هم صمیمانه درخواست میکنم که در این مورد اگر نظر دارن حتما بیان کنند تا در موردش به گفتگو بنشینیم.

اگر بخوایم بیشتر در این باب صحبت کنیم باید گفت که یه فرد آزاد کار به کسی اطلاق میشه که تعهد بلند (استخدام) مدتی به کارفرمایی یا شرکتی نداره. ریشه این عبارت بر می گرده به یک رمان عاشقانه از سر والتر اسکات به نام آیوانهو که فیلمی هم در موردش ساخته شده و از شبکه صدا سیمای ایران هم چند باری پخش شده. در اون رمان Freelance به کسی اطلاق می شده که به صورت مزدور فعالیت می کرده و وابستگی خاصی به جناحی نداشته و در حقیقت هر زمان در استخدام کسی به سر می برده. همین رویکرد باعث شد تا از اون زمان این عبارت به صورت صفت یا فعل در بیاد و در گفتگو ها و متون به کار گرفته بشه. این روند تا به امروز ادامه پیدا کرده و در شاخه های متعددی از قبیل کامپیوتر، روزنامه نگاری، نویسندگی و … شاهد جنبش هایی قابل توجه هستیم. با این توصیف شاخه ای که تمرکز بنده بیشتر پیرامون اون خواهد بود آزادکاری در حوضه کامپیوتر هست. البته باید متذکر بشم که بسیاری از موارد حاکم بر حوضه آزاد کاری سوای شاخه ای که درش فعالیت میشه مشابه هم هستند.

این روزها بیشتر افراد آزادکار در حوضه کامپیوتر مشغول به کار هستن و یکی از دلایل عمده اون هم آزادی ها و مزایایی هست که کامپیوترهای شخصی در سال های اخیر برای افراد به ارمغان آوردند. این روزها با پیشرفت تکنولوژی ظهور کسب کارهای متعدد و رشد کارآفرینی خصوصا در زمینه IT موجبات ظهور آزادکاران بیش از پیش فراهم شده که در جای خودش بسیار قابل تامل و بحث هست که من قصد ندارم در این نوشتار بهش بپردازم. در حقیقت من میخام از این پس مشاهدات و نظریات خودم رو در این حوضه مطرح کنم تا هم بابی بشه برای سایر علاقه مندان فارسی زبان و هم اینکه فرصتی پدید بیاد تا موشکافانه تر به این مسئله نگاه کنیم. در همین راستا علاوه بر تجربیات شخصی منابع خوبی هم به زبان انگلیسی وجود داره به صورت تخصصی به این مقوله می پردازن.

Freelancer یا آزادکار یا چی؟ بیشتر بخوانید »