دمت گرم، قول میدم بیشتر از نیم ساعت وقتت رو نگیره

دوباره سر و کله این آزاد کار ما هم با ماجراهاش پیدا شد. این بار هم مثل اینکه پریشون به نظر میاد و باید دید که چه اتفاقی افتاده. البته من میدونم چی شده اما میخام برای شما تعریف کنم. قضیه از این قرار هست که یکی از رفقای آزادکار بهش تلفن میکنه و ازش درخواست کمک در زمینه طراحی یه موردی میکنه و قول میده که این کار وقت چندانی از آزادکار نخواهد گرفت. آزاد کار هم برای محکم کاری به دوستش میگه که کلی کار سرم ریخته و فرصت زیادی ندارم، حواست باشه که کارت زیاد طول نکشه. باشه؟ -باشه.

دو ماه از این قضیه میگذره و هنوز این آزاد کار ما درگیر کار اون دوستش هست و انگار که کار تمومی نداره. معرفت رو خدایی حال میکنین؟

گذشته از معرفت و دنیای رفاقت در چنین مواردی به اعتقاد من باید حساب و کتاب بیشتری به خرج داد. ماهیت آزاد کاری برای دیگران اینطور به نظر میاد که آزاد کار همیشه فرصت داره و اگر شما در خونه کار کنید و به دوستتون بگین که ” هی متاسفم که نمیتونم…”، اون دوست شما هم ممکن هست پیش خودش بگه مگه این چیکار میکنه که هی میگه گرفتارم؟!

از این دست موارد زیاد پیش میاد برای آزادکار ها، خصوصا اون دسته ای که در حوضه IT مشغول هستن. راه حل این مشکل به اعتقاد من گفتگوی صادقانه و “جنگ اول به از صلح آخر هست” که میتونه تا حدود زیادی زمینه ساز حل مشکل بشه. باید با دوستتون صادق باشین و شرایطتتون رو براش به تصویر بکشید و ازش درخواست کنید که خودش رو جای شما قرار بده. البته قبول دارم که در دنیای دوستی و رفاقت بعضی موقع ها خیلی سخت هست که رک حرفی رو زد و روی کسی رو زمین انداخت. اگر جز دسته دوستان آخر مرام هستین و درگیر خرواری از کار ها هستید باید بگم که قبول کردن کار خارج از برنامه دوستتون در صورتی که نتونین مدیریتش کنید ضررهای بیشتری رو به شما وارد خواهد کرد تا اینکه از اول دوستانه و صادقانه درخواست دوستتون رو رد کنید. بعضی موقع ها دوست شما ممکن هست که با شنیدن پاسخ منفی شما تصور کنه که شما سر مسائل مادی مشکل دارین و یا مایل هستید که پولی رو از دوستتون بابت کار طلب کنید که توصیه میکنم قبل از بروز هرگونه پیشداوری خودتون پیش دستی کنید و احساسستون رو صادقانه بیان کنید. چون اون هم به احتمال زیاد از حاصل کار شما در یک کار سودآور برای خودش استفاده خواهد کرد.

4 دیدگاه دربارهٔ «دمت گرم، قول میدم بیشتر از نیم ساعت وقتت رو نگیره»

  1. به مرگ قلی خان خدا بیامرز شما داری خیلی صاف میری . یه کم تولرنس دوشته باش .
    زدی به سیم امام صادق .

    این سه خط آخر که اصلا قبول ندارم چون ما که شما رو در حد بارسلونا قبول داریم برادر .

    ولی آقوی آزاد کار گل قبول کن که اگه یه کم شانس داشتیم الان خیلی بهتر می تونستیم بنویسیم . همون گیر کوچیک تو منو ها و تب و … از شانس ما اینجور شد .

    این ها رو می گن حوادث غیر ترقه ای .

    ولی کلیت مطلب رو قبول دارم .

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *