کار تیمی

زود شرکت ثبت نکنید!

همیشه دیدن صفحه آگهی های ثبتی و حقوقی روزنامه ها من رو به تعجب وا می داشت. من هیچ آمار دقیقی از ثبت شرکت ها در ایران نداشتم اما همیشه این حس رو داشتم که نرخ ثبت شرکت ها در ایران طبیعی نیست. من در مورد کشورهای پیشرفته هم آمار دقیقی نداشتم و این حس من ناشی از تفکراتی بود و هست که من داشتم و دارم. خوب که دقیق می شدم می دیدم همه اونها با یه سرمایه اندک که اصلا با اوضاع اقتصادی کشور تطبیق نداشت تاسیس شده بودند. جالب تر اینکه اعضای هیئت مدیره شرکت هم عمدتا از یک خانواده بودند!

اینطور به نظر می رسید که شرکت ها به خاطر یک هیجان گذرا تاسیس شدند و موسسان اون درک صحیحی از دلایل ثبت شرکت و پیشبرد صحیح اون ندارند. این فرضیات رو در ذهنم داشتم تا اینکه با چند مورد عملی روبرو شدم، مواردی که خودم و اطرافیانم تجربه کردیم. در ادامه این نوشته قصد دارم به این موارد بپردازم. طبق معمول این نوشته همه ماجرا نیست. یک انتقال تجربه است.

argue

نداشتن تجربه کاری و ثبت شرکت

ایده های زیادی به ذهن من و شما خطور کرده و می کنه، ایده هایی که تصور می کنیم میشه باهاش کسب درآمد کرد. به طور طبیعی سعی می کنیم این ایده ها رو با دوستان همفکر و اعضای خانواده در میون بذاریم. توی این مرحله درک صحیح از بازار نداشتیم و عشق ما به ایده خودمون در کنار اتکا به مهارت های فنی خودمون باعث می شد متقاعد بشیم که ایده رو عملی کنیم و متعاقب اون شرکتی رو ثبت کنیم.

خب شرکت ثبت کردن نیاز به چند نفر آدم داشت، ما هم بدون کسب مشورت های اصولی و ارزیابی بازار به صورت سر انگشتی یه عده آدم رو دست و پا می کردیم، حتی بلد نبودیم تا آخر کار ثبت پیش بریم و وقتی دفاتر مالیاتی رو می دیدیم و جزئیات مالی رو متوجه می شدیم اصلا نمی دونستیم چیکار باید کرد و چرا این کار ها رو می کنیم.

مداوای فرهنگ کار تیمی در کلینیک فرهنگ به صورت رایگان

اگر یک ایرانی هستید فکر کنم به اندازه ی موهای سرتون عبارت فرهنگ سازی رو شنیده باشید. بیشتر از شنیدن این عبارت شاید شنونده ی علت های بی فرهنگی بوده باشید. متاسفانه من هم این بار قصد دارم برم روی منبر و حوصله شما رو سر ببرم. اما شاید حرفای جدیدی لابه لای این گفته های من باشه. حرفایی که دقیقا به درد نرم افزاری ها بخوره! حرفایی که جاه طلبانه در مورد کار تیمی در بخش نرم افزاری در ایران هست و قصد داره چند معضل رو با ارائه راهکار حل کنه. این رو هم بگم که خود من با تجویز همین نسخه مدتی هست توی کلینیک فرهنگ بستری هستم و پزشکان معالجم از روند بهبودم رضایت دارند.

حضور مدیران و اعضای تیم
گذر زمان در جهت کسب تجربه و دریافتن ضرورت

اولین بار وقتی که برنامه فوتوشاپ رو نصب و اجرا کردم، این سوال رو زیر لب پرسیدم که خدایا این همه امکانات به چه دردی می خوره و آیا امکان داره یه روزی به همه ی این امکانات و ابزارها مسلط بشم؟ همون لحظه آرزو کردم که ای کاش این فرصت رو داشتم که همزمان با انتشار اولین نسخه فوتوشاپ من هم می تونستم از اون استفاده کنم تا در جریان ارتقا های این نرم افزار قرار می گرفتم و لازم نبود ساعت ها وقت صرف خوندن راهنما کنم و خودم رو مسلط کنم.

داستان بالا به نوعی ضرورت گذر زمان و کسب تجربه رو متذکر میشه. من در اون لحظه آرزو می کردم ره صد ساله رو یک شبه طی کنم، اما زهی خیال باطل. بدین ترتیب وقتی که شما در حرفه ای با تجربه و چیره دست باشید به خوبی به راهی که برای رسیدن به این سطح طی کردید واقف هستید. بدیهی است که طی این مسیر مستلزم صرف زمان و هزینه است.

حال این سوال پیش می آید که آیا برای درک ضرورت کار تیمی و رسیدن به بلوغ لازم گذر زمان و کسب تجربه لازم است یا خیر؟ لطفا پاسخ خود را تشریح کنید. (2 نمره)

 بله قطعا لازم است. زیرا:

– گذر زمان زمینه ساز کسب مهارت و رسیدن به بینش لازم است. پس نباید به این زودی ها شاهد بلوغ این نگرش در صنعت نرم افزار خود باشیم. چرا که به گواه مشاهدات خود، عمده فعالین این صنعت جوان را جوانان تشکیل می دهند. جوانانی که الگوهای بومی خوبی چه در محل کار و چه در دانشگاه پیش روی خود ندارند. پس به ناچار گذر زمان شهریه کلاس آنها خواهد شد تا با تجربه شوند. پس لازم است صبور باشیم.