اندر حکایت آگهی های استخدام این روزها!

مامانم یه نصیحت معروف داشت. میگفت پسر جون دو انتخاب توی زندگی تعیین کننده است. یکی انتخاب شغل و دومی انتخاب همسر. به مقوله ی انتخاب همسر کاری ندارم. چون 70 میلیون کارشناس داریم که با من میشن 70 میلیون + یک.

همین طور که این نصیحت آویزه گوش من هست و دارم رد میشم، یهو با معضل کمبود نیرو برای شرکت های IT محور و آگهی های استخدام عجیب و غریب مواجه میشم. اجازه بدید توجه شما رو به یکی از این آگهی ها جلب کنم:

آگهی استخدام

آگهی استخدام بالا از نظر من پر از اشکال هست. چرا؟ خیلی از دوستان و اطرافیان من از چنین آگهی هایی برای پیدا کردن نیرو استفاده می کنن. اما چرا از نظر من مردود هستن؟ زیرا به دلایل زیر.

 جایگاه خودت کجاست که دنبال چنین نیرویی می گردی؟

بارها دیدیم آگهی های استخدامی با عبارت “یک شرکت معتبر…” شروع می شن. حالم به هم میخوره از این عبارت. اگر معتبر هستی اعتبارت رو درست نشون بده. اگر دنبال نیروی خوب هستی از اولش صادق باش. این راهش نیست که بگی من معتبرم، روزمه بفرست بعد اگر خوشم اومد بهت زنگ می زنم. همین طور خشک و خالی!

یادته ابتدای مقاله گفتم منم کارشناس همسرگزینی هستم؟ خب اگر یادت هست میخام بگم که چطوره شما برای انتخاب همسر کلی نقشه می کشی، کلی از در احساس و هنر وارد میشی، کلی عشوه و ناز میای و دلبری و دلفریبی می کنی؟ بعد واسه استخدام با یک آگهی الکی میخای دلبری کنی؟

حاجی جون نیروی انسانی حکم طلا داره. مگه برای کشف طلا نمیرن توی معدن؟ تو هم باید بری داخل معدن استعداد. نه اینکه وایسی تا بیان!

نیروی انسانی روح و آرزو و بینش داره. نمی تونی فقط بگی اگر این و بلدی بیا، باید با بینشش حرف بزنی. باهاس دلش و ببری! نیروی کار باید اعتبارت رو حس کنه، نه اینکه فقط خودت بگی. اگر معتبری نزن یک شرکت معتبر. شاید از اداره مالیات و رقبا و دیگران می ترسی که اعتبارت رو درست نشون نمیدی؟ هان؟

نیروی همه فن حریف میخای؟

برداشتی هر چی تو ذهنت اومده به عنوان تخصص های مورد نیاز نوشتی! دلبندم اون همه تخصصی که شما میخای کم کمش سه چهار سال تجربه کاری و مهارت و تلاش و مطالعه می خاد. بعد فکر کردی همچین نیرویی که این همه تجربه کسب می کنه بیکار میشینه منتظر شما؟ خودش راه و چاه رو یاد می گیره و می فهمه کجا بره کار کنه. اصلا به واسطه پشتکارش شرایط جوری رقم می خوره که بیکار نباشه.

تاکید می کنم، نیروی خوبی که شما دنبالش هستی بیکار نیست. اگرم بیکار باشه باید دلش و به دست بیاری. وقتی بیاد ببینه میخای رئیس بازی در بیاری و یه مشت خالی بندی در مورد اهدافت تحویلش بدی میره به دست خدای مهربون. پس توی آگهی هات باید دلبری کنی.

هر چقدر پول بدی همون قدر آش می خوری

نیرو با اون همه مهارت میخای بعد میخای دست کنی بهش 800 تومن حقوق بدی؟ نه میخای یک و دویست بدی؟ حکما الان اخمات رو می کنی توی هم و میگی مگه باقی چقدر میدن. عرف بازار همینه. این نشد یکی دیگه. حقوق اداره کاره! فقط همین و بلدی. هیچی از بیمه و مزایا و سایر حقوق و شرایط نمی دونی. چون به نفعت هست ( که واقعا نیست) میگی حقوق اداره کار!

پیشنهاد: یه سر به نرخ خدمات فنی – تخصصی انفورماتیک سال 1393 بزنید

هان، اینجا رو اشتباه کردی. نیروهای برنامه نویس و توسعه دهنده، نیروهای متخصصی هستند که کار روزانه اون ها با مطالعه و خلاقیت گره خورده. صاحب نظر هستن و توی کوران رقابت کلی زحمت می کشن. از طرفی بقای شما به مهارت و حسن نظر اون ها بستگی داره. اگر اذیتش کنی، فریبش بدی، سو استفاده کنی، حقش رو کامل ندی یه روزی اسیرت می کنه. نه اینکه بخواد بد باشه، بلکه با رفتار نامناسب شما روحیه و انگیزه اش رو از دست می ده و رهات می کنه.

قرار نیست ماهی 20 میلیون حقوق بگیرن. اما باید فراتر از تصورات کلیشه ای که توی ذهنت داری خرجشون کنی. بد نیست یه سری به مقاله نگاهی به درآمد طراحان و توسعه دهندگان وب هم بزنی تا ببینی اون ور آب چقدر حقوق می دن. چون ارزش تخصص این قشر رو می دونن و آگاهن که دنیا به چه سمتی می ره.

توی این قحطی نیروی متخصص اگر نیروت رو راضی نگه نداری به سرعت جذب رقبا میشه. تو که نمیخای متحمل ضرر بشی؟ تو که نمیخای هرچی رشته کردی پنبه بشه؟ تو که نمیخای زمانی رو که برای مچ شدن نیرو صرف کردی به هدر بره؟

آره همه چیز پول نیست اما…

منم میدونم که تو میدونی همه چیز دستمزد نیست. وقتی از نظر وجهه کوچیکتر از نیرویی که میخای باشی اون نیرو سمتت نمیاد یا اگر بیاد اذیتت می کنه. چون تو بلوغ کافی برای رفتار با اون رو نداری. چون اگر سو نیت داشته باشه اذیتت می کنه. چون بلد نیستی باهاش تعامل کنی.

علاقه، احترام، جایگاه مناسب، روابط انسانی خوب، محیط مفرح و به دور از رئیس و مرئوسی، به دور از غرور و کبر که آکنده از همدلی باشه نیرو رو شیفته می کنه.

توی آگهی هات اصلا حرفی از اینا نمیزنی، فقط میگی من میخام، نمیگی چی بهت میدم. نمیگی چطور باهات رفتار می کنم. آره میدونم نمیشه توی آگهی قصه گفت. اما باید کاری کنی که با یه نگاه دل کارجو بره. البته نباید دروغ هم گفت.

خیلی وقت ها نیروی خوب گیرت نمیاد، باید آموزشش بدی

اصلا حرف من رو باور نکن. بیا برو توی شبکه های اجتماعی بپرس ببین مشکل نیروی کار دارن یا نه؟ عده زیادی میگن کار هست اما متخصص نیست. خب من نمیخام کامل این حرف رو رد کنم. کار هست، استعداد هست اما رهبر نیست. اما بینش نیست،  تجربه نیست.

وقتی آگهی بلند بالا با اون همه تخصص میزنی، نیرو می ترسه، فرار می کنه. وقتی هم میاد پیشت کلی خالی می بنده. اما اگر روی یه چیز یا تخصص تمرکز کنی، اگر روی همدلی و ایجاد علاقه تمرکز کنی. اگر با روحش حرف بزنی کم کم راغب میشه که بیاد باهات کار کنه.

وقتی راغبش کردی. باید آموزشش بدی، باید با آموزش بهش همدلی و کار تیمی یا مچ شدن با تیمت رو بهش آموزش بدی. باید بدون اینکه غرورش خورد بشه آموزشش بدی. باید خوب باهاش حرف بزنی که بدونه کجاس و چی میخای. اگر می بینی مقدمات رو بلده و پشتکار داره ردش نکن. بگیر و آموزشش بده.

پیشنهاد: اگر در این مورد سئوالات بیشتری داری با آرش میلانی تماس بگیر. اون تجارب خوبی در این زمینه داره.

پیشنهاد: اگر نیاز به آموزش مبانی کار تیمی داری یه سر به آموزش مبانی کار تیمی برای تیم های توسعه و برنامه نویسی بزن.

هدفی که شما دارید، لزوما هدف کارجو نیست

اگر شما نیروی مد نظر رو برای یک شرکت تثبیت شده و نرمال می خواید باید در آگهی سایر شرایط و مزایا رو قید کنید یا اگر قید نمی کنید باید برنامه دقیقی براش داشته باشید. دسته زیادی از نیروهای خوب به سن تشکیل خانواده رسیدن یا خانواده تشکیل دادن و این باعث میشه مسائلی مثل بیمه و مزایا اهمیت دو چندانی پیدا کنه.

اخیرا به صورت آزمایشی برای آگهی استخدام شرکتی بزرگ (یک شرکت PAP) درخواست دادم. اون ها بلافاصله با من تماس گرفتند و دو تا فرم بلند بالا برای پر کردن فرستادن. اونا اصلا به من اجازه ندادن سئوال بپرسم. من تصمیم گرفتم پیش از پر کردن فرم در مورد حقوق و مزایا بپرسم، اما اون ها به من جواب دقیق و درستی ندادند. اون ها اشتیاق من رو از بین بردند.

اگر قصد شروع یک کسب و کار یا پیگیری امورات یک استارت آپ رو دارید و دنبال نیرو هستید باید خودتون رو جای اون نیرو بذارید. اون شخص مثل شما فکر نمی کنه. اون شخص ایده شما رو نداره. پس وعده هایی که شما بهش می دین براش باور پذیر یا با اهمیت نیست. سعی نکنید خودتون رو بزرگتر از چیزی که هستید نشون بدید.

سعی نکنید خیلی چیزها رو زیر سئوال ببرید که نظر نیرو معطوف به شما بشه، پیش داوری هایی مثل این خوب نیستن:

هی حامد، من فکر می کنم کارایی که تا حالا کردی و یا می کنی امیدوار کننده نباشن. بیا پیش ما تا شاهد یه چیز جدید باشی!

روال استخدام رو دقیقا مشخص کنید

داخل آگهی یا پس از ابراز علاقه اولیه کارجو، دقیقا توضیح بدید که شخص باید چه مراحلی رو برای قبول شدن طی کنه. به اون بگید که بعد از ارسال درخواستش شما چیکار می کنید و مصاحبه ها چطور خواهند بود.

بعد از طی هر مرحله توضیحات لازم رو به کارجو بدید و براش مشخص کنید بعدش چه خواهد شد. اون رو بلا تکلیف نذارین. این کار به ظاهر ساده هم حرفه ای بودن شما رو نشون میده و هم به کارجو قوت قلب و دلگرمی میده که دیده شده و شانسی خواهد داشت.

وقتی برنامه و روال درستی برای استخدام نداشته باشید، این کارجوی حرفه ای هست که از همون ابتدا متوجه ضعف شما می شه و شما در بارهای اول تصویر نامطلوبی از خودتون در ذهن کارجو بر جا میذارین. آیا شما موقع رفتن خواستگاری بدترین لباس رو می پوشید؟

بر و بکس متخصص دوست دارن از ابزارهای مدرن روز برای طی کردن پروسه استخدامی استفاده بشه. پس به درستی و به جا از تکنولوژی و ابزارهای اینترنتی مثل ایمیل و تقویم آنلاین و … استفاده کنید تا نظرشون جلب بشه.

یه فصل طلایی برای متخصصین و برنامه نویسان

گفته های این بند خطاب به کارجویان مطرح می شه:

– جمعیت جوان زیادی به مرحله تاسیس شرکت و تیم رسیدن و این یعنی نیاز مبرم به متخصص و برنامه نویس. پس یه مرور روی توانایی هاتون داشته باشید و فرصت های خوب رو شکار کنید.

– باید یه فرقی با هم رده ها داشته باشیم. اگر آگهی ای وجود داشت که برنامه نویس PHP میخواست و 50 نفر درخواست دادن، چی باعث میشه که شما شاخص بشی؟ به این ها فکر کن. توی درخواست هایی که میدی کلیشه ای نباش، صادقانه و جسورانه به کارفرما بگو هدفت چیه.

– توی این مقطع اگر خوب مذاکره کنی احتمال داره بتونی به سطح دستمزد بالاتر از عرف دست پیدا کنی. این هم برای خودت خوبه و هم برای صنف. پس اگر مطمئنی که توانایی های روحی و فنی خوبی داری در مورد قیمت واقعیت هم خوب فکر کن.

مطلب مرتبط:

زود شرکت ثبت نکنید!

گروه کاریابی و استخدامی “کاربازار فناوری اطلاعات”

 

15 دیدگاه دربارهٔ «اندر حکایت آگهی های استخدام این روزها!»

  1. خیلی خوب بود حامد جان انصافا همیشه به وبلاگت سر میزنم و از مطالبت استفاده میکنم.
    خیلی لذت بردم دقیقا چیزایی بود که میخواستم بدونم.

  2. فوق العاده بود. خیلی عالی
    طرف تو اگهیش توقع کارجو با دکترای مایکروسافت رو داشت.

  3. خوشم اومد واقعا حرف دل خیلیا بود،حرامشون باشه زحمت متخصصایی که فقط به ختطر احتیاج تن به چنین کارایی میدن.

  4. از قسمت «نیروی همه فن حریف میخای؟» خیلی خوشم اومد. برام سوال بوده همیشه که چرا به یک تکنولوژی بسنده نمیکنن. همه رو با هم میخوان در صورتی که اصلاً همشو لازم ندارن. مثلاً میگن PHP و ASP.NET!! یا در مورد ادیتورها هم همینه Notepad++، Sublime و چندتا دیگه همینجوری ردیف میکنن.

  5. به نظر من مشکلی توی آگهی استخدام نیست. شما این رو توی آگهی خیلی از شرکت های خارجی هم میبینید. اصل مطلب اینه که نیروی کار بلد ایران نمیمونه چون براش جذابیت نداره. شما تصور کن توی آگهی استخدام خیلی از شرکت ها یه بخش هست با عنوان مسئولیت های ما و مزایا که اونجا هدف از استخدام، مزایای مالی و اینکه چطور تفریح میکنیم رو قید کرده.
    خوب وقتی اینو هر کسی میخونه علاقه مند میشه رزومه بفرسته. البته بعضی از شرکت ها هم تو ایران میکنن از این کارا، از تهران چند باری یه همچین پیشنهاد های جذابی گرفتم به شخصه. به نظرم همه میتونن شرکت ثبت کنن حتی بقال سر کوچه اما کی میتونه توی اون بازار بمونه و رقابت کنه اون مهمه. و در نهایت خود برنامه نویس باید عاقل باشه و رزومش رو واسه هر شرکتی نفرسته.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *