وای چه حالی می کنم من!

مسلما توی هر محیطی هر چقدر هم بهره بری زیاد باشه اوقاتی پیش میاد که بهش می گن اوقات بیکاری یا فراغت. حتی توی گوگل به اون گندگی و شلوغی هم اوقات بیکاری و زمان های مشابه برای تر و تازه شدن وجود داره. حالا بسته به امکانات رفاهی، شرایط و افرافیان حاضر هر کارمند و پرسنلی به نوعی خودش رو باید سرگرم کنه تا زمان سپری بشه. یکی میره گپ میزنه، یکی میره توی اینترنت، یکی پشتک وارو میزنه و یکی هم از فرط بیکاری خوابش می بره.

بدون استثنا همچین شرایطی هم ممکن هست برای آزاد کارهایی که در منزل کار می کنند پیش بیاد با این تفاوت که وسایل سرگرم کننده زیادی از کنسول های بازی تا شستن ظرف ها دور و بر آزاد کار هست تا بتونه خودش رو سرگرم کنه. مثل دوست آزاد کار ما که داره با کنسول بازیش بازی می کنه و کلی کیفور شده. اون طرف تر هم محمود آقا همسایه این آزاد کار ما سر کار از فرط بیکاری خوابش برده که باید زنگ بزنن آتش نشانی بیاد تا بیدار بشه.

یکی دیگه از مزایای آزاد کاری همین آزادی عمل و تنوع ها هست که می تونه خیلی دلپسب باشه. اما از طرفی هم می تونه مانع انجام کار در زمان مشخص شده بشه و در کل باعث بی نظمی و بی قیدی بشه که خوب نیست.

5 دیدگاه دربارهٔ «وای چه حالی می کنم من!»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *